۱۳۸۹ آبان ۱۱, سه‌شنبه

این یک مکالمه ی واقعی ست!

معلم : این برچسب ها که می زنی به دفتر مشقت رو دیگه نزن!
هستی : چرا خانوم ؟ مامانم میگه دفتر ِ مشقت باید قشنگ باشه!
معلم : خب از همین گل و قلب و اینا بزن. این پرنسس ها و این ( تینکربل ) رو نزن تو دفترت. بی حجابن، تنشون معلومه . درست نیست. حرومه !
هستی : ...


پ.ن1 : مدیونید به من اگر فکر کنید این معلم مرد باشه ! یا دانش آموزاش پسر باشن ! یا حداقل خودش آدم چادری ای ، با حجابی ، سفت و سختی ... مدیونید اگر فکر کنید همه ی معلم ها شعور دارن ...
پ.ن2 : خاک بر سر ِ من ...

۱ نظر:

Unknown گفت...

سلام،خوب بود،دوست داشتم بیشتر باشه تا ببینیم این معلم و شاگرد چیا به هم میگن!