۱۳۸۸ آذر ۷, شنبه

دوراهی

گاهی میمانی سر دوراهی دوست داشتن و دوست داشتن
بروی دوست داشته ای و بمانی باز هم دوست داشته ای
این دوراهی خانه ات را خراب می کند
تمام وجودت را می خورد
و تو همچنان باید تصمیم بگیری که چگونه دوست داشته باشی ...

من گذراندمش، این دوراهی بد را، روزهای بد را،
من از گرفتن تصمیم آزاد شدم و من خوشحالم.



پ.ن : من فقط دوست میدارمش و چگونه گیش باشد آنطور که او می خواهد ...

هیچ نظری موجود نیست: