۱۳۸۹ خرداد ۳۱, دوشنبه

دوان سوی دو

پیشتر ها می دویدم. بعد از دبیرستان. در دبیرستان ورزش در بسکتبال و والیبال خلاصه شده بود و من در هر دو بی استعداد، بعدش اما در دانشگاه و پس از آن می دویدم.
گوشی که گوشم بود و مودرن تاکینگ می خواند هیچ کس حریفم نبود...
گذاشتمش کنار... به فاصله ی یک سال بعدش زانو درد آمد، زانو درد ِ بد! تا آنجا که دو ساعت پیاده روی هم شد آرزو ...
بعد از شش سال فردا دوباره می دوم...
می روم که بدوم...
شاید دوباره دویدن زنده ام کند...

هیچ نظری موجود نیست: